- جدید
- ناموجود

از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
میکلآنجلو مریسی دا کاراواجو (به ایتالیایی: Michelangelo Merisi da Caravaggio) (۲۹ سپتامبر ۱۵۷۱–۱۸ ژوئیه ۱۶۱۰) یکی از هنرمندان ایتالیایی فعال در رم، ناپل، مالت و سیسیل در میان سالهای ۱۵۹۳ و ۱۶۱۰ میلادی بود.
کاراواجو چهرهٔ شاخص سبک باروک است و در نوع نقاشی و تکنیکهای استفاده از رنگ و فرم تحولاتی ایجاد کرد. نقاشیهای او با ترکیبِ بینشِ واقع بینانهٔ حالاتِ جسمی و روحی انسانی و استفادهٔ دراماتیک از نور، تاثیرِ فراوانی بر نقاشی باروک گذاشت.[۱][۲][۳] موضوعات نقاشی او را عمدتاً مسایل مسیحی تشکیل میدهند.
او شخصیتی خشن و تندخو داشت و زندگی پرحادثهای را گذراند. او با شرکت در دعواها، دوئلها، ارتکاب قتل، به زندان افتادن و فرارهای مکرر، زندگیاش را پشت سر گذاشت. اما با وجود داشتن شخصیتی ناآرام و تغییرات پی در پی توانست پیشرفت کامل و یکپارچهای در هنر نقاشی برای خود به دست آورد. کاراواجو یک نوآور خشن در نقاشی است که سبک رئالیسم قوی و عاری از انعطاف و تغییر شکل را ایجاد کرد. سبکی که به بیان تضاد در احساساتِ این مرد پرداخت. ویژگی قابل توجه و منحصر بهفرد آثار این نقاش مربوط به عنصرِ نور است. پیکرهها از یک پس زمینهٔ تاریک و اغلب مبهم پدیدار میشوند.
او هنرمندی بود که آرمانهای کلاسیک را رد میکرد. او هنر و رستگاری را از میان خود مردم جستجو میکرد و به جای استفاده از سنتهای گذشتهٔ نقاشی، تنها از نور تند، تاریکی صحنه و افرادی که با اشاره و یا حالت خود به نوعی با بیننده ارتباط برقرار میکردند و حالتی روایی داشتند، استفاده میکرد. او زندگی پر فراز و نشیبی داشت و در سن ۳۹ سالگی در اثر ابتلا به مالاریای مارِما در پورتو ارکله[۴] جان خود را از دست داد. اما در همین مدت کوتاه آثار بسیار زیبا و با ارزشی را از خود به جای گذاشت. وی در موردِ آثارِ خود میگوید:
تو به آثار من نگاه نمیکنی، خیره نمیشوی، تو آنها را احساس میکنی.
میکل آنجلو مریسی کاراواجو در سال ۱۵۷۱ در شهر کوچک لمباردی در شمال ایتالیا به دنیا آمد. پدرش فِرمُ مِریسی، مردی محترم بود که از خانه و باغِ یک اشرافزادهٔ محلی نگهداری میکرد. آنها نه فقیر بودند و نه ثروتمند. در بعضی منابع قید شده که پدر او معمار هم بود. اما زمانیکه کاراواجو ۵ سال داشت، پدر و پدربزرگ او هر دو در یک روز در اثر بیماری طاعون جان خود را از دست دادند. او در سن ۱۹ سالگی مادر خود را هم از دست داد به همین دلیل او و بقیه بچهها تصمیم گرفتند خانه و زندگی خود را ترک کنند.
کاراواجو در راه بازگشت به خانه بود که در لنگرگاه کوچک پائولو،[۱۵] سرکردهٔ نگهبانان که یا او را شناخت و از حکم بخشیدنش خبر نداشت یا او را اشتباه گرفته بود؛ دستگیر کرد و به زندان انداخت. کاراواجو آزادی خود را با پول فراهم کرد. اما قایق و نقاشیهایش به حراج رفته بود. او پیاده به سمت شمال یعنی پلتوری ارکله[۱۶] رفت. او یکصد کیلومتر از میان باتلاقهای آلوده به مالاریای مارما گذشت و وقتی به آنجا رسید از تب مالاریا میسوخت و جان میکند. او به بیمارستان راهبان برده شد اما پس از چند روز در ۱۸ ژوئیه ۱۶۱۰ از دنیا رفت.
کاراواجو هنرمند سبک باروک بود. اما او در زمان خود در آثار هنری انقلاب به پا کرد. زیرا او فردی نبود که دنبال تقلید از سنتهای گذشته باشد. او فردی بود که با مردم فقیر و در میان خود آنها زندگی کرده بود و معنی درد و رنج و محنت را خوب میدانست و حس کرده بود.
او با شکسپیر هم دوره بود و نوعی روایت و داستان نیز وارد صحنههای نقاشی او شده بود که تئاتر گونه بود. استفاده از نور تند در کنار تاریکیهای صحنه و گذاشتن سوژههای اصلی در پیش زمینه و استفاده از ابعاد بزرگ و موضوعاتی که از میان مردم و زندگی فقیرانه آنها بود همه باعث میشد تا بیننده خود را در موقعیت احساس کند و این مهمترین اصل در کارهای او بود که به نوعی باعث ایجاد یقین و ایمان در بیننده میشد. اکثر آثار او بدین گونه بود اما به طور مثال در اثر توماس شکاک، مسیح دستِ توماسِ شکاک را میگیرد و به عمق جراحت خود فرو میبرد. چه کسی پیام مسیح را تا این حد جدی گرفتهاست؛ و چه نقاشی میتوانسته تأثیرگذارتر از این برای اثبات مسائل به توماس شکاک و بینندههایی که مانند توماس شکاک هستند باشد. اثر دیگر او مرگِ باکره است که کلیسای سانتا ماری از او صحنهٔ عروجِ مریم مقدس را خواسته بود. اما کاراواجو در اثرش مریم را مُرده کشیده که حواریون در اطرافش در حال ناله و زاری هستند و غمِ حاصل از این صحنه، غمِ قبل از عروج مریم نیست بلکه غم و ناراحتی و پریشانی به خاطرِ مرگِ اوست و همین سبب شد تا راهبان اثر کاراواجو را پس بفرستند. این نوع برخوردها و سوژهها در آثار کاراواجو زیاد است.
اما نکتهٔ مشترکِ همه آنها این بود که کاراواجو خشن و شرور نه تنها با مردم و بقیه در مبارزه و ستیز بود بلکه در آثار هنری هم در حالِ جدال میانِ سنتهای گذشته و حال بود. استفاده از واقعیت مردمی که هستند و نه آنچه که قرار بود انجام دهد به نوعی او را فدایی و مبلغِ مسیحیت برای مردمِ بی بضاعت نیز میدانند. مسیح میگوید رنج و محنت بر روی زمین باقی میماند، کاراواجو هم در بازگوییِ همینها تلاش میکرد. آثار او حصار امن میان نقاشی و بیننده را میشکست و بیننده میتوانست خود را کاملاً در موقعیت اثر احساس کند، ایمان بیاورد و متقاعد شود.
کاراواجو
![]() پُرترهٔ کاراواجو بر روی کالک؛ طرحی از اُتاویو لیونی پیرامونِ ۱۶۲۱ میلادی. |
|
نام اصلی | میکلآنجلو مریسی دا کاراواجو |
زادهٔ | ۲۹ سپتامبر ۱۵۷۱ میلان، لمباردی، |
درگذشت | ۱۸ ژوئیه ۱۶۱۰ میلادی (۳۸ سال) پورتو ارکله، توسکانی، |
ملّیت | ایتالیایی |
جایگاه زندگی | رم |
رشته | نقاشی |
جنبش | باروک دوران طلایی نقاشی هلند |
امضا |
توجه : درج کد پستی و شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .
توجه:حداقل ارزش بسته سفارش شده بدون هزینه پستی می بایست 100000 ریال باشد .
توجه : جهت برخورداری از مزایای در نظر گرفته شده برای مشتریان لطفا ثبت نام نمائید.
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود
بررسی خود را بنویسید
نظر ارسال شد
نظر شما نمی تواند ارسال شود
check_circle
check_circle