- جدید
- ناموجود

از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اروک (به فرانسوی: Baroque) روشی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمهسازی که از اواخر سده ۱۶ (میلادی) در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ (میلادی) در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی، شمار زیاد شکلها و درآمیختگی آنها از ویژگیهای این سبک است.[۱] ریشهٔ این کلمه احتمالاً واژه بارُکو ایتالیایی به معنی مروارید صیقلنیافته بوده است.[۲] گروهی نیز بر این عقیدهاند که معنای این واژه، پوچ، زشت، مضحک و عوضی است.[۳] این واژه در آغاز برای تمسخر این شیوه استفاده میشد. زیرا منتقدان معتقد بودند هرگز نباید بنایی ساخت که از اصول و عناصر بناهای یونیان و رومیان پیروی نکند؛ بناهای کلاسیک باید بر این اصول ساخته شوند و انحراف از آنرا «کژسلیقگی اسفانگیز» میدانستند.[۴] اما پس از آنکه این شیوه مورد توجه قرار گرفت، به معنای شکوهمند و پرتجمل استفاده شد.[۱]
اگرچه پیرامون واژهٔ باروک صفتهای مختلفی همچون نامأنوس، پرزرق و برق، و مجلل وجود دارد، اما تاریخنویسان امروزی آن را فقط برای اشاره به شیوهای خاص در هنر به کار میبرند. توصیفی ساده اما مفید از شیوهٔ باروک آن است که هنر باروک، چارچوب اثر (بوم، سنگ یا صدا) را از کنش و حرکت انباشته میکند. هنرمندان باروک در آثارشان در پی خلق جهانهایی سراسر ساختارمند یافته بودند.
چنین شیوهای، کاملاً باب طبع اشراف بود که به ساختارهایی کامل و یکپارچه میاندیشید. سبک باروک، به سبب نیازهای کلیسا که کیفیتهای هیجانانگیز و نمایشی هنر را برای جذابتر ساختن آداب نیایش به کار میگرفت، نیز شکل گرفت. طبقهٔ متوسط نیز بر رشد و گسترش سبک باروک تأثیر گذاشت. برای نمونه، در هلند بازرگانان ثروتمند و نیز پزشکان، پردههایی واقعگرایانه از چشماندازها و صحنههای روزمره را به نقاشان سفارش میدادند.[۷]
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را میتوان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دینپیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیتهای هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان میخواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، درپی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، میخواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و میخواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.[۵] بررسی سبک باروک با در نظر گرفتن کشفهای علمی سدهٔ هفدهم نیز ثمربخش است. دستآوردهای گالیله و نیوتن نمایانگر گرایشی نو به علم بود؛ گرایشی مبتنی بر یگانگی ریاضیات و تجربه. این دو قوانین ریاضی حاکم بر اجسام متحرک را کشف کردند. این کشفها راهگشای اختراعهای نو و پیشرفت تدریجی پزشکی، استخراج معادن، دریانوردی و صنعت در دورهٔ باروک شد. شیوهٔ باروک آمیزهٔ خردگرایی و نفسپرستی، آمیزهای از مادهگرایی و معنویت است.[۶]
توجه : درج کد پستی و شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود
بررسی خود را بنویسید
نظر ارسال شد
نظر شما نمی تواند ارسال شود
check_circle
check_circle