- جدید
- ناموجود

Mexico 1971 - Luna 69 3v
توجه : درج کد پستی و شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .
توجه:حداقل ارزش بسته سفارش شده بدون هزینه پستی می بایست 100000 ریال باشد.
گالیلئو گالیله (به ایتالیایی: Galileo Galilei) (۱۵ فوریهٔ ۱۵۶۴ - ۸ ژانویهٔ ۱۶۴۲) دانشمند و مخترع سرشناس ایتالیائی در سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی بود. گالیله در فیزیک، نجوم، ریاضیات و فلسفه علم تبحر داشت و یکی از پایهگذاران تحول علمی و گذار به دوران دانش نوین بود.[۱]
بخشی از شهرت وی به دلیل تأیید نظریه کوپرنیک مبنی بر مرکزیت نداشتن زمین در جهان است که منجر به محاکمه وی در دادگاه تفتیش عقاید شد. گالیله با تلسکوپی که خود ساخته بود به رصد آسمانها پرداخت و توانست جزئیات سطح ماه را مشاهده کند.
گالیلئو گالیله | |
---|---|
![]() پرترهای از گالیله
|
|
متولد | ۱۵ فوریه ۱۵۶۴ پیزا، فلورانس |
مرگ | ۸ ژانویه ۱۶۴۲ آرچتری، توسکانی |
ملیت | ایتالیایی |
رشته فعالیت | ستاره شناسی، فیزیک و ریاضی |
دلیل شهرت | نظریه مرکزیت نداشتن زمین در جهان |
گالیله در ۱۵ فوریه ۱۵۶۴ در شهر پیزای ایتالیا به دنیا آمد. پدر گالیله، وینچنزو (Vincenzo Galilei) از موسیقیدانان به نام ایتالیا بود. گالیله دارای پنج خواهر و برادر دیگر بود[۲].
ابتدا قرار بود در کلیسا برای کشیش شدن مشغول شود اما پدرش وی را به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه پیزا فرستاد. گالیله طب را نیاموخت اما به جای آن به مطالعه ریاضیات پرداخت و به آن علاقهمند شد به گونهای که در سال ۱۵۸۸ توانست به عنوان مدرس ریاضیات در همین دانشگاه به کار مشغول شود.
سه سال بعد به دانشگاه پادوا رفت و به تدریس هندسه، مکانیک و نجوم پرداخت. وی تا سال ۱۶۱۰ آموزش و پژوهش را در این دانشگاه ادامه داد و بیشترین دستاوردهای علمی و تحقیقاتی وی مربوط به همین دورهاست.
گالیله پیرو مذهب کاتولیک از دین مسیحیت بود. وی با مارینا گامبا Marina Gamba ارتباط داشت و از وی دارای دو دختر و یک پسر شد، اما هرگز با او ازدواج نکرد. پسر گالیله که در اواخر عمر وی به همراه او زندگی میکرد و یکی از زندگی نامه نویسهای گالیه هم هست، همواره از این بابت که گالیله با مادرش ازدواج نکرده بودهاست وی را سرزنش میکرد. البته گالیله با اینکه هرگز با Marina Gamba ازدواج نکرد، اما وظایف یک همسر را در قبال او و نیز وظایف یک پدر را در قبال فرزندانش به نحو احسن انجام داد. او آنقدر متعهد بود که از برادر خود هم حمایت زیادی کرد.
گالیله در ۸ ژانویه ۱۶۴۲ در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت.
سِر ایزاک نیوتن (به انگلیسی: Sir Isaac Newton) (زاده ۲۵ دسامبر ۱۶۴۲ – درگذشته ۲۰ مارس ۱۷۲۷) فیزیک دان، ریاضی دان، ستاره شناس، فیلسوف و شهروند انگلستان بودهاست.∗ وی در سال ۱۶۸۷ میلادی شاهکار خود «اصول ریاضی فلسفه ی طبیعی» را به نگارش درآورد. در این کتاب، او مفهوم گرانش عمومی را مطرح ساخت و با تشریح قوانین حرکت اجسام، علم مکانیک کلاسیک را پایه گذاشت. از دیگر کارهای مهم او بنیان گذاری حساب دیفرانسیل و انتگرال است.
نام نیوتن با انقلاب علمی در اروپا و ارتقای نظریه ی خورشید-مرکزی پیوند خورده است. او نخستین کسی است که قواعد طبیعی حاکم بر گردشهای زمینی و آسمانی را کشف کرد. وی همچنین توانست برای اثبات قانون های حرکت سیاره های کپلر برهان های ریاضی بیابد. در جهت بسط قوانین نامبرده، او این جستار را مطرح کرد که مدار اجرام آسمانی مانند ستارگان دنباله دار، لزوماً بیضوی نیست! بلکه میتواند هذلولی یا شلجمی نیز باشد. افزون بر اینها، نیوتن پس از آزمایش های دقیق دریافت که نور سفید ترکیبی از تمام رنگ های موجود در رنگین کمان است. او فرضیه موجی هویگنس را درباره ی نور رد کرد. از دیدگاه نیوتن نور جریانی از ذرات است که از چشمه ی نور به بیرون فرستاده میشوند.
از نظر پژوهشگران نیوتن یک یکتاپرست بود که به پیش گوییهای کتاب مقدس ایمان داشت.[۲][۳]وی باور داشت جهان در سال ۲۰۶۰ میلادی پس از جنگ نیکی و بدی که در آن نیکی به پیروزی میرسد، به پایان خواهد رسید.[۱]
آیزاک نیوتن | |
---|---|
![]() |
|
متولد | ۲۵ دسامبر ۱۶۴۲ روستای وولزثروپ بای کالسترورث، لینکلنشر، انگلستان |
مرگ | ۳۱ مارس ۱۷۲۷ میلادی (۸۴ سال) کنزینگتون، لندن بزرگ، انگلستان |
ملیت | انگلیسی |
رشته فعالیت | گرماشناسی، فیزیک، ریاضیات، ستاره شناسی، فیزیولوژی، شیمی |
محل کار | دانشگاه کمبریج |
دلیل شهرت | قوانین مکانیک قانون جهانی گرانش دیفرانسیل نورشناسی |
دین | مسیحیت (فرقه آریوسی)[۱] |
ایزاک نیوتن در نیمه شب عید سال نو ۱۶۴۲ به دنیا آمد. او کودکی زودرس و بقدری نحیف بود که پزشکان به زنده ماندنش امید چندانی نداشتند.[۴][۵] پدر وی که کشاورزی مرفه بود سه ماه پیش از تولد او از دنیا رفته بود و هانا مادر آیزاک مجبور بود این کودک رنجور را به تنهایی بزرگ کند. خانه ی مادری او در وول اِستروپ بزرگ و راحت بود. آنها فقیر نبودند، اما بزرگ کردن آیزاک که کودکی رنجور و نحیف بود برای مادری تنها آسان نبود.
در سال تولد آیزاک نیوتن، جنگهای داخلی انگلستان آغاز شد. نبردهای خونینی میان گارد سلطنتی و طرفداران مجلس در گرفت. زمانی که جنگ تمام شد، نیوتن شش ساله بود. تجزیه ی کشور که از رویدادهای مهم تاریخ آن محسوب میشد این کشور را به سخنگوی قدرتمند پروتستانها تبدیل کرد. اکثر اهالی محل زندگی نیوتن (لینکینشایر) حامی مجلس بودند ولی خانوده ی او طرفدار پادشاه بودند. این مشکلات سیاسی بر زندگی او تاثیرات فراوانی داشت. در این هنگام بود که مادر او قصد ازدواج مجدد کرد و به محل زندگی ناپدریش رفت و او را نزد مادربزرگش نهاد. او هیچگاه با مادربزرگش صمیمی نبود و همیشه از ناپدریش متنفر بود. در خانه ی مادربزرگش اکثر ساعات روز را به ساخت الگوهای مکانیکی میپرداخت. او علاقه ی زیادی به این کار داشت.
نیوتن در ده سالگی شاهد مرگ ناپدریاش بود. با مرگ ناپدری نیوتن، مادرش به وولزثروپ بازگشت. دو سال بعد نیوتن وارد دبیرستان گرانثام شد. حال او با عمویش در شهر زندگی میکرد. نیوتن بسیار ضعیف بود و نمیتوانست در بازیهای خشن شرکت کند. در چهارده سالگی او یک روز با یکی از بچه های قلدر مدرسه گلاویز شد و در آخر موفق شد بینی حریف خود را بشکند. این اتفاق او را به یک قهرمان تبدیل کرد و باعث تشویق و تحسین دیگر بچه ها و دلگرمی او شد.
اسحاق جوان در سال ۱۶۶۱، در هجده سالگی وارد دانشگاه کمبریج شد اما مادر او نمیتوانست مخارج دانشگاه را بپردازد از این رو وی به گروه «سابسایزرها» پیوست. سابسایزرها دانشجوهایی بودند که بجای پرداخت شهریه، اتاقها را نظافت میکردند یا در سالن غذاخوری به عنوان پیشخدمت کار می کردند.
در یک روز یکشنبه در اواخر بهار۱۶۶۴ آیزاک و دوستش، جان ویکنز به سیرکی که به تازگی درکمبریج دایر شده بود رفتند. در این سیرک آیزاک به طور تصادفی متوجه چیزی شد که به طرز خیره کننده ای میدرخشید. آن چیز حیرتآور یک منشور بود. آیزاک متوجه شد که با استفاده از آن منشور میتواند آزمایشهای مفیدی انجام دهد. از این رو فوراً آن را خرید. مردم آن زمان فکر میکردند که اثر رنگین کمان از خواص منشور است و تابش نور بر منشور این خاصیت را از درون منشور آزاد میکند. نیوتن دست به چندین آزمایش زد و از چند منشور استفاده کرد. نتایج او امروزه به عنوان جزئی از قوانین فیزیک محسوب میشوند. او کشف کرد که «تصاویری که ما از اجسام می بینیم، بازتاب نور از سطح آن اجسام است».
نیوتن پس از این موفقیت های علمی در سال ۱۶۶۵ مدرک لیسانس علوم انسانی خود را گرفت. حال او میتوانست چهار سال دیگر در کالج ترینیتی تحصیل کند. او مایل بود از این پس به مساله ی جاذبه بپردازد. اما در این سال طاعون در انگلیس شایع شد و شعله های مرگبار آن از هر سوی این کشور زبانه میکشید. به همین دلیل دانشگاه تعطیل شد و نیوتن به لینکینشایر بازگشت.
نیوتن در این فکر بود که چگونه سیارات بر مدار خود پیرامون خورشید قرار میگیرند بی آنکه نیرویی ناشناخته دست اندرکار باشد. او هنگامی که در باغ خانه ی مادری خود در حال تفکر به این موضوع بود، سیبی از روی درخت افتاد و او را متوجه کرد که علت افتادن سیب همان دلیل گردش سیارات به دور خورشید است. خورشید نیروی کششی به سیارات وارد میکند و عین همان نیرو را زمین به ماه. اما سوالی دیگر برای وی پیش آمد: «چرا سیارات به روی خورشید سقوط نمیکنند؟» او چندین روز به این مساله فکر کرد اما جوابی نیافت. درست همان زمان که او بار و بنه ی خود را برای بازگشت به دانشگاه کمبریج میبست، حقیقت پرده از چهره برگرفت. در یک لحظه او نوعی بازی را که بچهها در مدرسه انجام میدادند بخاطر آورد. قاعده ی بازی این بود که باید بازیکن سطل آبی را در هوا میچرخاند. برندهٔ این بازی کسی بود که سطل را بدون اینکه آب از آن بریزد در هوا بچرخاند. اکنون نیوتن دلیل چرخش سیارات بدور خورشید، بدون آنکه در خورشید سقوط کنند را دریافته بود. این پدیده که نیازمند سرعت جانبی است، همان نیروی مرکز گراست. او پس از چند آزمایش کشف کرد که نیروی جاذبه از قانون عکس مجذور فاصله پیروی میکند.
در زمان گالیله فقط تلسکوپ های انکساری وجود داشت، اما بزرگنمایی و وضوح خوبی نداشتند. نیوتن با استفاده از نبوغ و تجربه اش در ساخت مدلهای مکانیکی توانست تلسکوپ انعکاسی را که انقلابی در علم محسوب میشد اختراع کند. این تلسکوپ بزرگنمایی و وضوح بهتری نسبت به تلسکوپهای انکساری دارند. نیوتن به دلیل اختراع تازهاش بسیار مشهور شد و پس از چندی به انجمن سلطنتی پیوست. او در اولین سخنرانیاش با دانشمند بزرگ هم عصرش یعنی رابرت هوک ملاقات کرد و میان این دو مشاجره در گرفت. هوک خود را خبره ی پژوهش درباره ی نور میدانست و نظرات نیوتن را رد میکرد.
پس از مدتی، نیوتن فیزیک را رها کرد و به پژوهش در مورد کیمیاگری (پایه ی شیمی امروز) پرداخت. اما در این بین هانا، مادر او درگذشت. این مساله او را تا مدتی از کسب دانش بازداشت.
در ۲۸ آوریل ۱۶۸۶ نیوتن کتاب اصول ریاضی فلسفه ی طبیعی را چاپ کرد و نسخه ی اول آن را به انجمن سلطنتی داد. اما در نیمه شب همان روز هوک مدعی شد که قوانین نیوتن را قبلاً کشف کرده است. در سال ۱۶۹۶ نیوتن رییس ضرابخانه ی سلطنتی شد و همچنین در چند سال بعد او سرپرست انجمن سلطنتی نیز شد. در این مدت او متقاعد شد که اکتشافات خود در زمینه ی نور را با عنوان «نور شناخت» منتشر کند. یک سال بعد، ملکه آن به او لقب شوالیه (سِر) داد.
سر آیزاک نیوتن در ۲۰ مارس ۱۷۲۷ و در سن هشتاد و چهار سالگی چشم از جهان فرو بست.
یوهانس کپلر (به آلمانی: Johannes Kepler) (زادهٔ ۲۷ دسامبر ۱۵۷۱ در شهر وایلدراشتات( Weil der Stadt) - درگذشت ۱۵ نوامبر ۱۶۳۰ در رگنزبورگ(Regensburg)،، آلمان) دانشمند، ریاضیدان و ستارهشناس سرشناس آلمانی. کپلر را پدر علم ستارهشناسی جدید میدانند. وی با تحقیق دربارهٔ ستارگان و سیارات، توانست قوانین معروف کپلر راارائه دهد که امروزه به عنوان قوانین سهگانهٔ کپلر در ستارهشناسی بکار میرود، او وقتی ادعا کرد که سیارهها در مدارهای بیضوی بدور خورشید میچرخند و خورشید تنها نیروی اداره کنندهٔ مدارهای سیارات است، مورد اعتراض سنتها وباورهایی که قرنها پایدار بود قرار گرفت.
کپلر یکی از طرفداران سرسخت نظریه خورشید مرکزی یا منظومهٔ شمسی بود.
یوهانس کپلر | |
---|---|
![]() نقاشی یوهانس کپلر بوسیله هنرمند ناشناس در سال ۱۶۱۰
|
|
متولد | ۲۷ دسامبر ۱۵۷۱ وایل شهر نزدیک اشتوتگارت، پادشاهی وورتمبرگ |
مرگ | ۱۵ نوامبر ۱۶۳۰ میلادی (۵۸ سال) رگنسبورگ، باواریا، آلمان |
ملیت | آلمانی |
رشته فعالیت | ستارهبینی، اخترشناسی، ریاضیات و فلسفه طبیعی |
محل کار | دانشگاه یوهانس کپلر لینتس |
دلیل شهرت | قوانین کپلر |
دین | مسیحی، پروتستان، کلیسای لوتران |
دوران کودکی کپلر با فقر و تنگدستی همراه بود. آنها شش خواهر و برادر بودند که سه تن از آنان در کودکی درگذشتند. هاینزش کوچکترین برادر یوهانسس مبتلا به بیماری صرع بود که ارث خانوادگی آنان به شمار میرفت. او نیز در سن ۴۲ سالگی بر اثر بیماری صرع درگذشت.
کپلر برای تحصیل به مدرسهٔ طلاب پروتستان رفت و به دلیل هنر و استعدادی که از خود نشان داد بوسیلهٔ استادانش روانهٔ دانشگاه توبینگن شد. کپلر در سال ۱۵۹۴ معلم ریاضی مدرسهٔ شبانهروزی پروتستان در گراتز شد. وی برای افزودن به درآمد ناچیز خود تقویمهای ستارهشناسی که در میان آن چیزهایی مانند وضع هوا، سرنوشت شاهزادگان، خطرات وقوع جنگ و قیام ترکها را نیز پیش بینی میکرد، چاپ و منتشر مینمود. شهرت وی در این زمینه خیلی زود فراگیر شد و سرانجام کپلر طالعبین امپراتور رودلف و دیگر اعضای برجستهٔ دربار او شد و این روش منبع درآمدی برای او شد. از وی نقل شدهاست که: «طالع بینی از گدایی بهتر است. »
کپلر که توسط تیکو براهه در رصدخانه سلطنتی استخدام شده بود، در موقعیتی استثنائی قرار داشت و انبوهی از اطلاعات رصدی دقیق تیکو براهه در دسترس وی بود. از آنجا که براهه بیشتر به رصدهای مستقیم و اندازهگیری سرگرم بود و هیچ کوششی برای تجزیه و تحلیل نتایج خود انجام نداده بود، این کار به کپلر که در سال آخر زندگی تیکو براهه دستیار وی بود واگذار شد. اطلاعات رصدی یادشده در نظریه بزرگ خورشید مرکزی کوپرنیک بطور کامل صدق نمیکرد، وی به مدل براهه نیز اعتقادی نداشت و میدانست که مدل خورشیدمرکز کپرنیک با قوانین ریاضی و نتایج رصدی مطابقت بهتری دارد. اما او که فردی مذهبی بود و اعتقادات کهن دینی دربارهٔ زمین مقدسی که مرکز عالم قرار داده شده بود، در اعماق وجودش لانه داشت به سختی میتوانست خود را به پیروی از این مدل جدید قانع کند و از طرفی هم نمیتوانست آنچه را میدید انکار کند. به ناچار مدت ۱۰ سال از عمر خود را وقف بررسی حرکت سیارات و قوانین ریاضی حاکم بر آنها کرد. او همه این کارها را به تنهایی و بدون یاری گرفتن از کسی انجام داد.
کپلر در سال ۱۵۹۶ کتاب رموز جهان را منتشرکرد. وی در این کتاب فواصل هریک از سیارات از خورشید را بیان کرد. همچنین طرح تلسکوپ او به عنوان یک تلسکوپ مجهز در آن زمان ارائه شد. او توانست یک ستاره جدیدرا کشف کند که امروزه آن را اختر کپلر مینامند.
تا بدان روز به جز مدل بِهاسکارای هندی و سجزی سیستانی، همهٔ مدلها، مدار گردش سیارات و ستارهها به دور جرم مرکزی را دایره میدانستند. دایره شکل مقدسی بود که از هر طرفی هماهنگی داشت و این موضوع از نظر آنها با نظم آفریننده همخوانی بیشتری از خود نشان میداد. کپلر نیز به پیروی از همین عقیده به سختی تلاش میکرد تا حرکت سیاره مریخ را در مدلهای گوناگونی که تا آن روز ارائه شده بود توجیه نماید. سرانجام زمانی که کپلر مدار مریخ را بیضی شکل فرض کرد و مدل خورشیدمرکز کپرنیک را پذیرفت همه چیز در جای خود شروع به حرکتی منظم نمود. کپلر مریخ را از آن جهت انتخاب کرده بود که در اطلاعات به ارث رسیده از براهه، عدم تقارن زیادی در حرکت این سیاره مشاهده نمود.
کپلر در سال ۱۶۰۶ کتاب نجوم جدید رامنتشر کرد و درآن نشان داد که سیارهها درمدارهای بیضی شکل به دور خورشید و حول یک کانون مشترک حرکت میکنند و این که اگر خطی بین خورشید&
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود
بررسی خود را بنویسید
نظر ارسال شد
نظر شما نمی تواند ارسال شود
Mexico 1971 - Luna 69 3v
check_circle
check_circle