از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از گریبایدوف)
پرش به: ناوبری، جستجو
الکساندر گریبایدوف |
|
نام اصلی
|
الکساندر سرگییویچ گریبایدوف
|
زمینهٔ کاری
|
دیپلمات، نمایشنامهنویس، شاعر و آهنگساز
|
زادروز
|
۱۵ ژانویهٔ ۱۷۹۵(۱۷۹۵-01-۱۵)
مسکو، امپراتوری روسیه
|
مرگ
|
۳۰ ژانویه ۱۸۲۹ میلادی (۳۴ سال)
تهران
|
ملیت
|
روسی
|
صفحه در دادگان فیلمها
|
الکساندر سرگییویچ گریبایدوف،(به روسی: Александр Сергеевич Грибоедов) (۱۷۹۵–۱۸۲۹) دیپلمات، نمایشنامهنویس، شاعر و آهنگساز روس بود. وی در مقام سفیر صاحباختیار روسیه تزاری در ایران، تدوین عهدنامه ترکمانچای را برعهده داشت.
محتویات
[نهفتن]
- ۱ زندگینامه
- ۲ ماجرای قتل
- ۳ خونبها
- ۴ نمایشنامهها
- ۵ در ایران
- ۵.۱ کتابنامهٔ فارسی
- ۵.۲ سایر
- ۶ جستارهای وابسته
- ۷ پیوند به بیرون
- ۸ منابع
زندگینامه
در خانوادهٔ نسبتاً مرفهی بهدنیا آمد. در یازده سالگی وارد دانشگاه مسکو شد و تحصیل در حقوق، ادبیات و علم را پی گرفت. حملهٔ فرانسویان به روسیه مسیر زندگی او را تغییر داد و گریبایدوف در ۲۶ ژوئیه ۱۸۱۲ به سوار نظام مسکو پیوست. او هرگز در عملیات نظامی شرکت نکرد و ۴ سال بعد از خدمت در ارتش مرخص شد. پس از مدت کوتاهی به دانشکدهٔ روابط خارجی وارد شد و از همان زمان حرفهاش را به عنوان دیپلمات آغاز کرد. در همین سالها به نمایشنامهنویسی روی آورد و اولین نمایشنامهٔ او به نام همسران جوان که نمایشی طنز بود و از اسرار یک زوج اثر کروزه دو لسر اقتباس شده بود در سپتامبر ۱۸۱۵ روی صحنه رفت.
در اوت ۱۸۱۸ گریبایدوف در مقام منشی به هیئت نمایندگی روس در ایران ملحق شد. قبل از آمدن به تهران یک سال در تفلیس ماند. در ۱۸۲۱ به تفلیس بازگشت و منشی ژنرال یرمولوف، فرمانده ارتش روسیه در قفقاز شد. او دو سال بعد به مرخصی طولانی رفت و دوباره به نوشتن نمایشنامه روی آورد زمانی که سرانجام در ۱۸۲۵ به تفلیس بازگشت به دلیل آشنایی با ریلییف و بستوژف از رهبران شورشی دکابریست، دستگیر و روانهٔ زندان پترزبورگ شد. چهار ماه در زندان بود و پس از آزادی با ارتقاء در نظام اداری به تفلیس بازگشت.
در ژوئن ۱۸۲۶ جنگ روسیه و ایران آغاز شد و او نماینده روسیه در مذاکرات صلح را به عهده گرفت و در دهم فوریهٔ ۱۸۲۸م. معاهدهٔ صلح ترکمنچای را بست و شخصاً به تزار تحویل داد.
در ۱۸۲۸ با نینو چاوچاوادزه دختر شانزده ساله پرنس الکساندر چاوچاوادزه، شاعر گرجی، ازدواج کرد و پس از مدت کوتاهی در پاییز همان سال به عنوان ریس هیأتی از طرف تزار با مقام وزیر مختار برای پیگیری مفاد عهدنامه ترکمنچای و دریافت غرامت از ایران، پس از توقف کوتاهی در تبریز، در ۱۱ ژانویه ۱۸۲۹ به تهران آمد و فردای آن روز به نزد فتحعلی شاه رفت و استوارنامه خود را تقدیم کرد.
زمانی که او به تهران رسید، متوجه شد تعدای از زنان گرجی در منازل رجال ایرانی به سر میبرند. او طبق مفاد ماده سیزده عهدنامه ترکمنچای آنان را اسیر تلقی کرد و از دولت ایران درخواست استرداد آنان را نمود. با کمک و هدایت «آغایعقوب ارمنی»، یکی از خواجه سرایان حرمسرای فتحعلی شاه، که با خانوادههای رجال ایران آشنا بود از اوضاع آگاهی یافت و با مراجعه به شخصیتهای سرشناس به مطالبه زنان گرجی که در حرمسرای آنان بودند پرداخت. سرانجام با پافشاری گریبایدوف دو زن گرجی، که به گفتهٔ ایرانیان مسلمان شده بودند و در منزل الهیار آصفالدوله وزیر امور خارجه وقت، به سر میبرند، به هیئت روسی پناهنده شدند. مردم ایران از بسته شدن معاهدهٔ ترکمنچای خشمگین بودند و چون بشکه باروتی آمادهٔ انفجار با بسته شدن بازار و تحریکاتی که صورت گرفت و پس از آنکه آغا یعقوب ارمنی به سفارت روسیه پناهنده شد؛ عدهای از مردم، به تحریک مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد، در ۱۱ فوریه ۱۸۲۹ (۲۲ بهمن ۱۲۰۷) به سفارت روسیه حمله کردند و هر کس را یافتند کشتند و تنها مالتسوف، دبیر اول سفارت جان سالم به در برد. سرانجام جنازه مثله شده گریبایدوف شناسایی و به تفلیس فرستاده و در همان شهر دفن شد.
ایران و روسیه در آستانهٔ جنگ دیگری قرار گرفتند که با اعزام هیاتی عالیرتبه شامل خسرو میرزا، میرزا تقی خان (بعدها امیرکبیر) و محمد خان زنگنه امیرنظام به مسکو با در دستداشتن نامه عذرخواهی فتحعلی شاه برای تزار نیکلای یکم، کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. شاه ایران، برای جلوگیری از جنگ دیگری که پیروزی آن غیرممکن به نظر میرسید مجبور شد الماس بسیار بزرگی را (معروف به الماس شاه) همراه فرستادهاش، تقدیم به تزار روسیه نماید.
ماجرای قتل
دو زن ارمنی و یکی از خواجههای ارمنی دربار فتحعلیشاه که به اسلام گرویده بود، به سفارت روسیه تزاری پناهنده شدند و گریبایدوف در مقام سفیر روسیه تزاری به آنها پناه داد. اما جمعیت خشمگینی از مردم به خیال آنکه دو زن (که در افواه زن مسلمان خوانده میشدند)، در سفارت روسیه، در اسارت کفار روس قرار گرفتهاند، به محل اقامت گریبایدوف و همراهانش در گذر ایلچی هجوم بردند و همه آنان را به قتل رساندند.[۱]
خونبها
فتحعلیشاه قاجار، الماس شاه را به نیکلای یکم روسیه بهعنوان خونبهای الکساندر گریبایدوف پیشکش کرد.[۳]
نمایشنامهها
-
۱۸۱۵ - همسران جوان، کمدی تکصحنهای،
-
۱۸۱۷ - دانشآموز، با همکاری پاول کاتینین، کمدی منثور در سه صحنه، هجوی دربارهٔ گروه ادبی «آرزاماس».
-
۱۸۱۸ - همه در خانواده، با همکاری پرنس شاخافسکوی و نیکلای خملنیسکی.
-
۱۸۱۸ - خیانت ساختگی، با همکاری گندره.
-
۱۸۲۴ - فغان از زیرکی، بزرگترین دستاورد ادبی گریبایدوف شناخته شدهاست و متن کامل آن در ۱۸۶۱ منتشر شد.
در ایران
کتابنامهٔ فارسی
دربارهٔ نویسنده و آثارش
-
یوری نیکالایویچ تینیانوف، مرگ وزیر مختار. ترجمهٔ مهدی سحابی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۸
-
آلسکی واسلهلوفسکی، "دربارهٔ آلکساندر گریبایدوف”. ترجمهٔ ابراهیم یونسی، سیری در نقد ادبیات روس، نشر نگاه، ۱۳۶۹
-
لارنس کلی، گریبایدوف شاعر سیاست پیشه، ترجمهٔ غلامسین میرزاصالح، نشر نگاه معاصر، ۱۳۸۶
سایر
-
مجموعهٔ تلویزیونی وزیر مختار بر اساس زندگی گریبایدوف در سال ۱۳۷۰ در ایران ساخته شد. کارگردان: سعید نیکپور و بازیگر نقش گریبایدوف، ایرج راد.